الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات الینا فرشته ی آسمونی

تابستان 1402

استعدادهای الینا

الینا دختر گلم اسمتو کامل و زیبا میتونی بگی جای ساعت عکس خودت بخاری تلویزیون گوشی و بلدی با انگشت کوچولوت نشون میدی چشمک زدنتو که نگو چقدر دلربا میشی وقتی که چشمک میزنی چشمات کو ...زبونت کو...گوشات کو...موهات کو...پاهات کو...دماغت کو.... النگوت کو...همشو بلد بلدی   تازشم شونه ی موهاتو  که برمیداری خیلی شیک و مرتب موهاتو شونه میکنی دوست داری با قاشق خودت تنهایی غذا بخوری عاشق جوراباتی آخه جورابات یه منگوله های مرواریدی داره که خیلی دوسشون داری باهاش کلی ور میری  
29 بهمن 1392

بریم بازی 3

باباجون یه سری قطعه چوب برای بازی کردن برات آورده مامانم تصمیم گرفت بشورتشون باهاش یه بازی بسازیم یه جاده ساختیم از داخلش ماشین رفت و آمد میکرد یه قرقره ی چوبی و یه سری چوب که به عنوان درخت ازشون استفاده میکردیم یه برج چوبی با هم ساختیم شما هم یه درخت برداشتی گذاشتی بالاش   ...
29 بهمن 1392

بدون عنوان

اولین نقاشی الینا مامان برات رنگ خوراکی درست کرده و گذاشته جلوت که خودت مستقل نقاشی کنی اینم از اثر هنرمندانه ی شما گل مامان         اینم از قسمت خوشمزه نقاشی     ...
29 بهمن 1392

خرابکاریهای الینا

خرابکاریهای خانم خانوما دیگه شروع شده چند روز قبل یه لیوان و انداخت شکست امروزم آباژور خودشم خیلی ترسید از به هم ریزی کابینتا که دیگه چی بگم روزی چندین بار تمام وسیله های کابینتا رو زمین پخشه و کی باید جمع کنه خوب معلومه ماماااااااااااااااااان البته مامانم یه فکرایی کرده در تمام کابینتارو کش بسته دیگه دخترک نمیتونه دراشو باز کنه فقط در یکی از کابینتارو کش نبستم تا وقت پخت غذا وشستشوی ظرفا دخترک خودشو مشغول کنه  
20 بهمن 1392

بدون عنوان

دخمل گلم داری حسابی رشد میکنیو بزرگ میشی امروز که دقیقا 11 ماه و 9 روزته بدون کمک از هیچ وسیله ای بدون کمک مامانو بابایی خودت به تنهایی از زمین بلند شدی
15 بهمن 1392

آشپزی برا نی نی

 امروز برات سوپ سبزیجات درست کردم بیشتر غذاهایی که برات میپزم خوشگلم همش من درآوردیه مثلا امروز نخود فرنگیو لوبیا سبزو گوجه فرنگیو سیبزمینیو پیازو گشنیز جعفری و شوید به علاوه روغن زیتون مواد لازم جهت تهیه ی این سوپ بود امیدوارم دوست داشته باشی
15 بهمن 1392

بدون عنوان

تولد یک سالگیت نزدیکه و مامان در تدارک برای یه جشن خوب تم داره امروز یه کارایی کردم تنوع تم که زیاده من تصمیم گرفتم تم کفشدوزکی برات بگیرم البته امسال برات یه جشن کوچولو میگیرم و در سالهای آینده که بزرگتر شدی یه جشن بزرگو درست و حسابی میگیرم
14 بهمن 1392

میخوام بگم

  تو بهترین ستاره بخت منی ....می خوام بگم که خواستمت تموم دنایای منی . می خوام که هر شب واسه تو ستاره ها را بشمارم...ماه و ستارم واسه چی...هر چی تو گفتی بشمارم. می خوام که بغض سینم و ...درد تو درمون بکنه...دردم و درمون نکنه ...شاید که آرومم کنه. می خوام که با برق نگات خورشید را بیرون بکنم...می خوام که با بغض صدات رعد را پریشون بکنم. می خوام که بگم عزیز من صبر و قرار من تویی...صبر و قرار تو منم...عمر و نیاز من توی. می خوام که خواستن تو را با گریه فریاد بزنم...عشق و نیاز این دل و تو سینه فریاد بزنم. می خوام بگم دوست دارم ...تمومه حرفام همینه...بگم فقط تو را دارم...تموم حرفام...
14 بهمن 1392